داستان توبه ی نصوح را شنیده اید؟
نصوح شخصی بود که از نظر جسمانی شبیه زنان بود
او ازین ویژگی سوء استفاده کرده و به حمام زنانه برای دلاکی می رفت
هر روز از کار خود پشیمان شده و توبه می کرد
اما روز بعد از نو مرتکب کا اشتباهش می شد
تا این که روزی گوهر گرانبهای دختر پادشاه در حمام گم شد
دستور دادند همه را بازرسی کنند تا دزد گوهر پیدا شود
نصوح هم که در میان زنان بود میدانست اگر او را بازرسی کنند رسوایی عظیمی برایش به دنبال خواهد داشت
در همان حال از ترس آبرویش با تضرع و لابه از خداوند خواست آبرویش را حفظ کند
تویه کرد و تصمیم گرفت دیگر مرتکب این عمل زشت نشود
ناگهان یکی از همراهان دختر پادشاه فریاد زد که گوهر پیدا شد
نصوح بعد از آن بر سر توبه ی خود ماند و دیگر هیچ گناهی را مرتکب نشد
لذا توبه ی واقعی به داستان توبه ی نصوح شهرت یافت.
ای جوان خود را فدای شهوت و دنیا مکن از هوس ها در گذر خود را همی رسوا مکن
توبه کن بر درگه پروردگارت چون نصــــــوح صحــــبتــــی غیــــر از لــــب عقبـــی مــکن
چون تو یوســــف برشکن دیوار شهـوت را اعتنـــایی بر تمنــــای دل زلـــــخــــــا مــکن
(بر گرفته از کتاب مفتاح الجنة لالنار جنة)
پروردگارا!!!
در این ماه رحمت و مغفرت
توفیق بهره مندی از فرصت توبه ی واقعی را به همگان عنایت بفرما
آمین یا رب العلمین!!
برچسبها: حق در قالب داستان