عزای ملائکه و رسول
در آن شب همراه با اهل حرم پیغمبر صلى الله علیه و آله، تمام عالم ملک و ملکوت، غرق در عزا و ماتم بودند، حوریان بهشت در غرفات جنت به شیون و گریه، و فرشتگان رحمت در آسمانها به ناله و فریاد، و دیو و پرى در جاى خود به ندبه و شیون پرداخته بودند، حتى وحوش بیابانها و ماهیان دریاها و پرندگان هوا، و خلاصه تمام مخلوقات خدامرئى و نامرئى، همه در عزا و ماتم بودند.
ام سلمه، پیغمبر خدا صلى الله علیه و آله را در خواب دید که پیغمبر صلى الله علیه و آله موهایش ژولیده و غبار خاک سر و صورتش را فراگرفته است، عرض کرد یا رسول الله چگونه است که شما را با این حال مشاهده مىکنم؟
حضرت فرمود: قتل ولدى الحسین و ما زلت أحفر القبور له و یصاحبه ؛ فرزندم حسین را کشتند و تا هم اکنون براى او و اصحابش قبر تهیه مى کردم.
با بى قرارى از خواب بیدارم شدم بى درنگ شدم بى درنگ به شیشه اى که خاک کربلا در آن بود نگریستم دیدم خون تازه از آن می جوشد.
این همان شیشه اى بود که پیغمبر صلى الله علیه و آله به وى داد و تأکید کرد در حفظ آن کوشا باشد. ام سلمه در آن شب پیوسته صداهایى از عالم غیب مى شنید که از شهادت امام حسین علیه السلام خبر مى دادند ولى احدى از آنها را نمی دید. (1)
آرى رسول خدا صلى الله علیه و آله در صحنه عاشورا حاضر بود و مشاهده مى کرد سیلى از جمعیت بسیار انبوه در آن بیابان گرد هم آمده تا ثمره درخت رسالت و ریشه درخت امامت علیه السلام را از بیخ و بن درآوردند، و در آن بین ناله هاى دختران، و گریه هاى جانکاه زنان ماتمزده را که شوهران و دیکر کسان خود را از دست داده بودند، مى شنید، و شور و غوغاى کودکان را که از شدت تشنگى صدایشان به آسمانها مى رفت می دید و مى شنید، و لشکریان کوفه نیز صداى رعب آورى را شنیدند که مى گفت:
واى بر شما اهل کوفه! من هم اکنون رسول الله را مى بینم که در حالت اضطراب و سراسیمه محاسن شریف خود را از دست گرفته، گاهى به جمع شما مى نگرد و گاهى به آسمان خیره مى شود.
آرى لشکر کوفه این صداى غیبى را شنیدید ولى هوى و هوس و گمراهى عظیمى که تا اعماق نفوس این مردم ریشه دوانیده و تا گلو در لجن غرقشان کرده بود نگذاشت حقیقت را بفهمند و لذا گفتند:
وحشت نکنید و نترسید این دیوانه اى است که چنین صدائى سر مىدهد. ولى امام صادق علیه السلام مى فرمود: گوینده آن صدا جبرئیل بود.(2)
همچنین امام صادق علیه السلام فرمود:
چون حسین بن على علیه السلام با شمشیر کشته شد و خواستند سر از پیکرش جدا کنند، از عرش الهى ندایى رسید: اى امت سرگردان و ستمکار پس از پیامبرش! خداوند براى نماز عید قربان و فطر موفقتان ندارد! سپس امام صادق علیه السلام فرمود: به خدا آنان موفق نشدند و نخواهند شد تا آنکه خونخواه حسین علیه السلام قیام کند.(3)
دگرگونی عالم ممکنات
در هنگام شهادت امام حسین علیه السلام، غبارى تیره و سیاه همراه بادى سرخ به آسمان بلند شد که چیزى دیده نمى شد. حتى مردم پنداشته بودند بر آنان عذاب نازل شده است. در آن هنگام دنیا سه روز تاریک شد (4) و در تاریکى بسیار بزرگ و سختى باقى ماند(5) به قسمى که مردم مى پنداشتند رستاخیز بپا شده است(6) آنچنان تاریک شد که ستارگان را در روز مى دیدند(7) و اوضاع احوال کواکب طورى شده بود که به یکدیگر تصادم مى کردند و نور خورشید دیده نمی شد(8) وضع دنیا به همین منوال سه روز ادامه داشت.(9)
اوضاع و احوال همه موجودات دگرگون شد، و تمام جهان هستى از حرکت باز ایستاد، و همه وحوش بیابانها در غمش گریستند و اشکشان سیل آسا بر صفحه گونه هایشان سرازیر شد...!
امیرالم?منین علیه السلام فرمود: پدر و مادرم فداى حسین باد! که در نزدیکیهاى شهر کوفه کشته خواهد شد، و گوئى از هم اکنون مىبینم وحوش بیابانها را که گردن به سوى قبرش مىکشند و شب با صبح بر او مىگریند(10) و آسمان در قتلش خون مىبارد.(11)
پس از آنکه امام علیه السلام را شهید کردند همه چیز غرق در خون بود حتى حبابهائى روى آبها و کوزه ها (12) و تمام ظروف، و آثار آن تا مدتى بر در و دیوار خانه ها و اماکن به چشم مى خورد (13) حتى در بیت المقدس از زیر سنگهایش خون مى جوشید (14) و آنگاه که سر مقدس ابى عبدالله علیه السلام را وارد قصر دارالاماره عبیدالله بن زیاد کردند
خون از در و دیوار مىریخت(15) و از یکى از دیوارها آتشى شعله کشید که سر و صورت عبیدالله را برافروخته کرد، کسانى که همراه او بودند آنرا مشاهده کردند، ولى عبیدالله دستور داد که آنرا به کسى بازگو نکنند (16) و بى درنگ از آن فرار کرد، در همان حال که فرار مىکرد سر مقدس ابى عبدالله علیه السلام با صداى بلند فرمود:
«الى این تهرب یا ملعون؟ فان لم تنلک فلى الدنیا فى اى خره مثواک»؛
کجا فرار میکنى اى معلون! اگر در دنیا آتش به تو نرسد در آخرت جایگاه تو در آن نخواهد بود.
ولى آتش همچنان پیش رفت تا همه کسانى که در قصر بودند از ترس بوحشت افتاده و سراسیمه شدند(17) و کسانى که تا دو ماه یا سه ماه در آنجا مانده بودند هر صبح و شب مى دیدند هنگام طلوع و غروب آفتاب، دیوارها آلوده به خون مىشد.(18)
و زعفرانى را که از حرم با غارت برده بودند هرگاه دست به آن مى زدند و مىخواستند از آن استفاده کنند بدنشان آتش مى گرفت. و گل گیاهى را که به نام ورس براى رنگ بکار مىبردند و آن را ربوده بودند تبدیل به خاکستر مى شد، شترى را که دزدیده بودند گوشتش مانند هندوانه ابوجهل تلخ مىگردید و مى دیدند که شعله آتش از آن بیرون مىآید. (19)
آرى عالم باید دگرگون شود و جریان عادى خود را از دست بدهد، زیرا امام علیه السلام از حقیقت محمدیه یعنى علت العلل آفرینش و عقل اول نشأت گرفته و باید چنین مى شد و حدیث عرض ولایت بر تمام کائنات و آسمانها و زمین (که هر کس ولایتش را پذیرفت سودمند و مفید واقع شد و هر کس آن را نپذیرفت تهى از سود و هوده گردید) نیز م?ید همین مطلب است.
1) امالى شیخ طوسى ص 56 و تهذیب التهذیب ج 2 ص 356 و ذخائر العقبى طبرى ص 148 و تاریخ الخلفاء سیوطى ص 139 و سیر اعلام النبلاء ذهبى ج 3 ص 213.
2) ابن قولویه، کامل الزیارات.
3) من لا یحضره الفقیه ص 148.
4) تاریخ ابن عساکر ج 4 ص 340. و خصائص الکبرى سیوطى ج 2 ص 126. و صواعق المحرقه ص 116 فصل فیما جرى على الحسین. و خط مقریزینه ج 2 ص 289. و تذکره الخواص ص 155. و مقتل خوارزمى ج 2 ص 90. تاریک شدن دنیا به مدت سه شبانه روز هنگام شهادت امام حسین علیه السلام حتى براى غیر شیعه هم نباید جاى تعجب و شگفتى باشد زیرا وقتى که جناب قسطلانى در کتاب ارشاد السارى شرح بخارى ج 6 ص 114 مینویسد دنیا در فوت عمر تاریک شد در مورد حضرت سید الشهداء علیه السلام که علت وجودى کائنات بود بطریق اولى مى بایست تاریک مى شد.
5) الاتحاف بحب الاشراف ص 24 و تهذیب ابن حجر ج 2 ص 354. و تاریخ ابن عساکر ج 4 ص 339. اگر آنچه را که ابن جوزى در کتاب المنظم ج 7 ص 244 در حوادث سنه 339 مىنویسد: (در شهر آشوب در ثعلبیه براى حجاج اتفاق افتاد که باد سیاهى وزیدن گرفت و دنیا تاریک شد به قسمى که یکدیگر را نمىدیدند) درست باشد جاى هیچگونه انکارى براى تاریک شدن هوا در کربلا براى کسى باقى نمى ماند.
6) صواعق محرقه ص 116 و الانحاف بحب الأشراف ص 24.
7) تهذیب التهذیب ابن حجر ج 1 ص 354 و صواعق المحرقه ص 116 و مقتل خوارزمى ج 2 ص 89.
8) مجمع الزوائد ج 9 ص 197 و تاریخ الخلفاء ص 138 و مقتل خوارزمى ج 2 ص 89 و الاتحاف ص 24 و صواعق ص 116 و الکواکب الدریه ج 1 ص 56. و باز جاى هیچگونه شگفتى نیست زیرا خورشید براى فوت ابراهیم فرزند صغیر رسول خدا صلى الله علیه و آله نیز گرفت چنانچه در کتاب شرح المواهب اللدنیه ج 3 ص 212 و در اسد الغابه ج 1 ص 39، و عمده القارى در شرح بخارى 3 ص 472 باب کیفیت صلوة کسوف نوشته اند.
9) کامل الزیارات ص 77 باب 24.
10) کامل الزیارات ابن قولویه سنه 367 ص 80.
11) الخصائص الکبرى ج 2 ص 126 و تاریخ ابن عساکر ج 4 ص 339. و تذکره الخواص ص 155 و مقتل خوارزمى ج 2 ص 89. و خط مقریزیه ج 2 ص 989. و الاتحاف بحب الاشراف ص 55. و صواعق محرقه ص 116 و مناقب ابن شهر آشوب متوفى سنه 588 ج 2 ص 206 و ص 182 و جمله (آسمان خون بارید) را ابن اثیر در کامل ج 7 ص 29 حوادث 246. و کتاب النجوم الزهراه ج 2 ص 322 و کنزالعمال ج 4 ص 291 شماره 5868 نوشته اند.
12) الخصائص الکبرى ج 2 ص 126.
13) تاریخ ابن عساکر ج 4 ص 339 و صواعق محرقه ص 116.
14) مجمع الزوائد هیثمى ج 9 ص 196. و خصائص الکبرى ج 2 ص 125. و تاریخ الخفاء سیوطى ص 138. و عقد الفرید ج 2 ص 315 و کواکب الدریه مناوى ج 1 ص 56. و مقتل خوارزمى ج 2 ص 90.
15) تاریخ ابن عساکر ج 4 ص 339 و صواعق محرقه ص 116.
16) مجمع الزوائد ج 9 ص 196. و کامل ابن اثیر ج 4 ص 103. و مقتل خوارزمى ج 2 ص 87 و منتخب طریحى ص 338.
17) شرح قصیده ابى فرانس ص 149.
18) کامل ابن اثیر ج 6 ص 37 و الکواکب الدریه ج 1 ص 56 و تذکره الخواص ص 155.
19) الخصائص الکبرى ج 2 ص 126. و تاریخ ابن عساکر ج 4 ص 339. و تهذیب التهذیب ج 2 ص 354 و مجمع الزوائد ج 9 ص 96 و الکواکب الدریه ج 1 ص 56 و مقتل خوارزمى ج 2 ص 90.
برچسبها: عاشورا،نزول عذاب بر کوفیان،گریه رسول و ملائکه بر امام حسین