چون خود نکنی چنان که گویی
پند تو بود دروغ و ترفند
آقایان! سلام، میخواهم یک هدیه عالی به شما بدهم که ان شاء الله زندگیتان شیرین شود. براساس یافتههای مشاورهای و آموزه های دینی، غیرت افراطی داشتن سبب بیعفتی زنان و دختران میشود. در حدیثی زیبا آمده هر چیزی که از حدش بگذرد، نتیجه عکس میدهد. اگر تا حالا دچار افراط بودیم، چاره پا گذاشتن روی گاز هوس و میل مان نیست، باید تأملی کنیم، کمی از سرعت خود بکاهیم. در آینه عبرت نیم نگاهی به داستان غیرت بیندازیم و مسیرمان را به سمت هدف مطلوب تغییر دهیم. نترسید اراده کنید، حرکت کنید. خدا هم کمک می کند، چون خودش قول دادهاست.. امیرالمؤ منین علیه السّلام در نامه 31. از نامههایشان به امام مجتبى علیه السّلام فرمود:
« و ایّاک و التّغایر فى غیر موضع غیرة فانّ ذلک یدعوا الصّحیحة الى السّقم و البریّة الى الرّیب ؛
از غیرت در غیر موردش بپرهیز؛ چرا که اینگونه غیرتها (ى افراطى انحرافى و آمیخته با وسواس) سبب مىشود که افراد درستکار ، گرفتار آلودگى و بیمارى شوند و افراد بى گناه در معرض تهمت قرار گیرند» نکته: البته دایره غیرت شامل ناموس، دین، جان و مال هم می شود.
پارانوئید( بدبینی)
بدبینی شدت و ضعف میتواند باشد در موارد شدید سازمان روانی و روابطش با دیگران دچار مشکل میشود.پارانوئید و بدبینی ممکن است با اختلال هذیانی، اختلال شخصیت، بیماری جسمانی یا برخی بیماریهای روانی دیگر همراه باشد. با توجه به تنوع بیماریهای بدبینی ما نباید بدون تشخیص تخصصی به کسی برچسب بزنیم. در اینجا به بیماری شخصیت وسواسی اشاره میکنیم و برای اطلاع بیشتر شما را به کتاب پارانوئید از انتشارات قطره ارجاع میدهم.
شخصیت پارانویید در بر گیرنده نامطلوبترین رفتارها و منشها است. بیماران پارانوئید همیشه میزان وفاداری و قابل اعتماد بودن « همسر ، شریک جنسی ، دوستان و ... » را آزمایش کرده در حافظه خود کلکسیونی از مدارک نشان دهنده « بی وفایی ، بیعدالتی ، تحقیر و تهدید دیگران» را دارند. وقتی چنین احساسی در این افراد برانگیخته شود رفتار پرخاشگرانه از خود نشان میدهد. این بیماران اهل مرافعه و منازعه هستند. از طرف دیگر این بیماران در عین حال که به نظر منطقی میرسند ولی در اصل فاقد صمیمیّت بوده و عاطفه محدودی دارند؛ بنابراین رفتارشان خشک و رسمی و روابط اجتماعیشان محدود است. . .این بیماران خود را بیمار نمی دانند و کنار آمدن با آنها بسیار دشوار است. آنها باید زیر نظر هم روان پزشک(برای دارو درمانی) و هم روان شناس بالینی( برای روان درمانی) باشند.
ملاکهای تشخیص اختلال پارانوئید
عدم اعتماد و شکاکیّت در اوائل بزرگسالی شروع میشود و برای تشخیص اختلال وجود چهار علامت (یا بیشتر) از علائم زیر ضروری است:
• بدون دلیل کافی ظن میبرد که دیگران از او سوء استفاده میکنند یا فریبش میدهند.
• بدون دلیل کافی وفاداری و قابل اعتماد بودن دوستان و بستگان خود را مورد سؤال قرار میدهد.
• در اعتماد به دیگران تردید دارد، چون میترسد از اطلاعات او بر علیه خودش استفاده شود.
• در اتفاقات و اشارات خوشایند ، معانی تهدید کننده و تحقیرآمیز میبیند.
• مدام کینه میورزد، یعنی تحقیر ، اهانت و بی اعتنایی را نمیبخشد.
• ادعا میکند رفتار و شخصیتش مورد حمله دیگران است ، ولی درستی این ادعا مورد تردید دیگران است.
• نسبت به شریک جنسی یا همسر خود سوء ظن مکرر و بدون پایه دارد
تذکر: در دستورات اسلام ما توصیه به خوشبینی و اجتناب از گمان بد شدهایم این دستور همانگونه که مشاهده میکنیم نقش بسیار مهمی در سلامت روان فرد و جامعه دارد. حضرت علی ( ع ) می فرماید: حُسنُ الظَّنِّ راحَةُ القَلبِ وَ سَلامَةُ الدِّینِ ؛خوش گمانى ، مایه آسایش دل و سلامت دین است
رویا
عزیزم داری به چی فکر می کنی؟
زن به خودش آمد: هیچی.همین طوری.
نه، بگو، داشتی به یه چیزی فکر می کردی!
خیلی دلت می خواد بدونی؟
مرد سر به نشانه تایید تکان داد.
زن آهی کشید:خوب،راستش، داشتم به مرد رویاهام فکر می کردم.مردی که می خواست منو خوشبخت کنه
ولی،تو همه چیز رو خراب کردی.تمام رویاهای منو به هم زدی.می فهمی
مرد با عصبانیت پرسید:اون کیه؟
زن به چشم او خیره شد
و با صدای بغض آلودی گفت:خود تو.
داستان کوتاه
شوهر بداخلاق و عصبی و ببر کوهستان
زن نمیدانست که چه بکند؛ خلق و خوی شوهرش از این رو به آن رو شده بود قبل از این میگفت و میخندید، داخل خانه با بچهها خوش و بش میکرد اما چه اتفاقی افتاده بود که چند ماهی با کوچکترین مسئله عصبانی میشود و سر دیگران داد و فریاد میکند؟ آن مرد مهربان و بذلهگو الآن به آدمی ترسناک و عصبی مزاج تبدیل شده است. زن هر چه که به ذهنش میرسید و هر راهی را که میدانست رفت اما دریغ از اینکه چیزی عوض شود. روزی به ذهنش رسید به نزد حکیمی که در کوهستان زندگی میکند برود تا معجونی بگیرد و به خورد شوهرش دهد، شاید چارهای شود! از این رو بود که زن راه سخت و دشوار کوهستان را پیش گرفت و بعد از ساعتها عبور از مسیرهای سخت، خود را به کلبه ی مرد حکیم رساند، قصه ی خودش را به او گفت و در انتظار نشست که ببیند چه معجونی را برایش می سازد. او به گفت: چاره ی کار تو در یک تار مو از سبیل ببر کوهستان است.
- ببر کوهستان؟آن حیوان وحشی؟
حکیم در پاسخ گفت: بله هر وقت تار مویی از سبیل ببر کوهستان را آوردی چیزی برایت می سازم که شوهرت را درمان کند و زن در حالتی از امید و یاس به خانه برگشت. نیمه شب از خواب برخاست. غذایی را که آماده کرده بود، برداشت و روانه ی کوهستان شد آن شب خود را به نزدیکی غاری رساند که ببر در آن زندگی می کرد از شدت ترس بدنش میلرزید اما مقاومت کرد. آن شب ببر بیرون نیامد. چندین شب دیگر این عمل را تکرار کرد هر شب چند گام به غار نزدیکتر میشد تا آنکه یک شب ببر وحشی کوهستان غرش کنان از غار بیرون آمد اما فقط ایستاد و به اطراف نگاهی کرد. باز هم زن شبهای متوالی رفت و رفت. هر شبی که میگذشت آن ببر و زن چند گام به هم نزدیکتر میشدند. این مسئله چهار ماه طول کشید تا اینکه در یکی از آن شبها، ببر که دیگر خیلی نزدیک شده بود و بوی غذا به مشامش میخورد، آرام آرام نزدیکتر شد و شروع به غذا خوردن کرد. زن خیلی خوشحال شد. چندین ماه دیگر اینگونه گذشت. طوری شده بود که ببر بر سر راه میایستاد و منتظر آن زن میماند زن نیز هر گاه به ببر میرسید در حالی که سر او را نوازش میکرد به ملایمت به او غذا میداد، هیچ سرزنش و ملامتی در کار نبود هیچ عیب جویی، ترس و وحشتی در میان نبود و هر شب آن زن با طی راه سخت و دشوار کوهستان برای ببر غذا می برد و در حالی که سر او را در دامن خود میگذاشت، دست نوازش بر مویش میکشید چند ماه دیگر نیز این گونه گذشت تا آنکه شبی زن به ملایمت تار مویی از سبیل ببر کند و روانهی خانهاش شد. صبح که شد، شادمان به کوهستان نزد آن حکیم رفت تار موی سبیل ببر را مقابل او گذاشت و در انتظار نشست. فکر میکنید آن حکیم چه کرد؟ نگاهی به اطرافش کرد و آن تار مو را به داخل آتشی انداخت که در کنارش شعله ور بود. زن، هاج و واج نگاهی کرد در حالی که چشمانش داشت از حدقه بیرون میزد ماند که چه بگوید. حکیم با خونسردی رو به زن کرد و گفت: ”مرد تو از آن ببر کوهستان، بدتر نیست، توئی که توانستی با صبر و حوصله، عشق و محبت خودت را نثار حیوان کوهستان کنی و آن ببر را رام خودت سازی، در وجود تو نیرویی است که گواهی میدهد توان مهار خشم شوهرت را نیز داری، پس محبت و عشق را به او ببخش و با حوصله و مدارا خشم و عصبانیت را از او دور ساز .
شعار این هشدار
با پرهیز از غیرت افراطی خودمان را هم
از افکار بیمارگونه و وسواسی و بدگمانی و ناموسمان را از بیعفتی نجات داده ایم
برچسبها: غیرت بی جا آسیب به عفت،پارانوئید،عشق و محبت کلید حل مشکلات،داستا